ساندرا نيمفو جوان نميداند چه راهي عادي از اين شهر است. تمام پیاده او، معمولا به یک شکار تبدیل می شود، در طی آن او به دنبال یک دوست پسر جدید برای خودش است. و اگر او یکی را پیدا کند، بلافاصله با او به خانه می رود تا او را بهتر بشناسد. بله، بله، مثل این، پس از پنج دقیقه، پس از ملاقات با او، او را به سمت خودش هدایت می کند تا خود را از او جدا کند و در این صورت هیچ چیز وحشتناکی نمی بیند. او است!